گفتم: حالا كه تو نيستى من تنهايى قصه ى خرس قطبى سياه رو برات تعريف مى كنم ...
پرى گفت : گمونم تو اصلاً منو دوست ندارى وگرنه حرفمو گوش مى كردى
خرس قطبى سياه گفت : هيچكس به قاعده اى كه من شمارو دوست دارم كسى رو دوست نداشته ...
پرى گفت : قاعده چيه ؟ ...
بعد كمى مكث كرد و گفت : آها گمونم فهميدم، قاعده يعنى روش ، مثلاً الآن يكى داره به يه قاعده اى مقدمه مينويسه.
خرس گفت: نه، اين قاعده با اون قاعده فرق ميكنه ، منظور من از قاعده ، مقدار بود، يعنى اون مقدارى كه من تورو دوست دارم ... ولى اينى كه تو ميگى يعنى روش، قاعده داريم تا قاعده ...
پرى گفت كدومش مهمتره، اين قاعده يا اون ...
خرس گفت : گاهى ميشه به خاطر قاعده ى اول از يه سرى قاعده هاى دوم گذشت ولى گاهى قاعده هاى دوم اونقدر ارزش دارن كه به خاطر هيچى ازشون نميشه گذشت ... به خاطر هيچى ...
پرى گفت : واسه همينه كه تو به حرفاى من گوش نميدى، چون به قدر كافى دوستم ندارى ، اگه داشتى ميومدى به خاطر من با كوتوله هاى دريايى دوست ميشدى.
خرس گفت: اين خواسته ى تو از قاعده خارجه ... از قاعده ى دوم خارجه ... دوستى با كوتوله ها يه چيزايى رو زير سوال ميبره كه از هر چيز ديگه اى مهمترن...
پرى گفت: پس من ميرم، گمونم دلم برا كوتوله ها خيلى بيشتر تنگ ميشه تا تو ...
خرس قطبى سياه به پرى گفت: هر كس به دنبال قاعده هاشه،تو كوتوله هاى دريايى رو به قاعده اى دوست دارى كه به خاطرشون حاضرى از تمام قاعده هات دست بكشى و من يه سرى قاعده هامو اونقدر دوست دارم كه به خاطرش از تو ميگذرم اما يه چيزى رو فراموش نكن " ارزش هر كس به پايبندى قاعده هاشه ... "
گاهى براى حفظ اون ها بايد خيلى سختى بكشى و از خيلى چيزها بگذرى ولى در عوض وجودتو حفظ كردى ... خودتى ... عوض نشدى ...
يادت باشه بزرگترين سرمايه ى هر موجودى ، عمرشه و مهمترين نقش هر موجودى تو اين كره ى خاكى ، اينه كه قدر لحظه لحظه هاى عمرشو بدونه و از اون ها درست استفاده كنه اما يه چيزى وجود داره كه ميشه تموم اين سرمايه هارو هم به پاش فدا كرد ... قاعده ها ...
مهدی ارام فر
نظرات شما عزیزان:
ارزو 
ساعت11:25---27 مرداد 1393
ممنونم از دعوتت وبت لااااااااااااااااااااایک داره.
پاسخ:ممنونم عزیزم
|
خبرنامه وب سایت:
نویسنده: 
تبادل لینک هوشمند